آن را متوقف هرگز به ما خیره که در آن راد و دیک پیدا کردن عسل را به خانه. این بار که در مرکز بازیافتبودند که غرور که به وضوح مورد نیاز مقداری پول سریع ملاقات کرد. آنها S40 او را برای زمان خود را ارائه شده، اما اگر او حاضر به آنها کوزه های خود را نشان می ده
دوان دوستان پسرش ، جوی خواست تا او را از توصیه در مورد آنچه که برای تولد خود را دریافت کنید به من بدهید. وقتی او متوقف شده توسط او از حمام آفتاب بود برگشت. دوان او در مقابل از او خواست به مالیدن روغن بر پشت او ... و پس از آن. او متلاطم بود و او می دانست ک
من شرط می بندم شما فقط می خواهم به هیچ چیز برای رفتن آن سفر اروپا، گفت: جو. بله، تقریبا هر چیزی! گفت کتی. ورونیکا chimed در: خب، ما یک زن و شوهر بسیار روشنفکر هستید ... من شرط می بندم ما می توانیم با یک راه برای سفر خود را به رخ می آیند تا !